حضرت علامه حسن زاده آملی (مدظله العالی) می فرمایند:
ما در این عالم محروم نداریم. خدای متعال وارد قلب همه می شود، حتی قلب کافر «کَذلِکَ سَلَکْناهُ فی قُلُوبِ الْمُجْرِمین(شعراء 200)» خداوند می فرمایند: من به قلب مجرم هم وارد می شوم، اما چه کنم که ظرفی که وارونه باشد، رحمت مرا نمی تواند در خود جای دهد. هرچه در آن بریزی، چیزی باقی نمی ماند؟
و لذا خداوند می فرماید«فَسالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِها(رعد 17)» "تمام دره ها را به قدر ظرفیتش پر می کنیم" کدام دره است که بر اساس ظرفیتش پر نشود؟ و لذا کلمه محروم نداریم، محروم یعنی استحقاق دارد، اما چیزی به او نمی دهند. در حالی که در عالم اینگونه نیست.
پیامک با موضوع خدا :
اگر به علاوه ی خــدا باشی
می توانی منهای همه چیز زندگی کنی
معبودا
به بزرگی آنچه داده ای آگاهم کن تا کوچکی آنچه ندارم نا آرامم نکند . . .
چه زیبا خالقی دارم
چه بخشنده خدای عاشقی دارم
که میخواند مرا ، با آنکه میداند گنه کارم
خداوندا تو را می خواهم ای از خاکیان برتر
تو را می گریم ای در کهکشان جاری
سکوت بغضهایم را جوابی ده
غریبی های اشکم را پناهی باش . . .
خدایا من حواسم به همه هست به جز تو
پس تو هم حق داری ، حواست به همه باشه به جز من . . .
در مقابل تقدیر خداوند مثل کودکی یک ساله باش
وقتی او را به هوا می اندازی ، می خندد
چون ایمان دارد که تو او را خواهی گرفت . . .
خدایا
دستم به آسمانت نمی رسد
اما تو که دستت به زمین می رسد
“ بلندم کن “
پروردگارا
به من آرامش ده تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم و دلیری ده تا تغییر دهم آنچه را که می توانم تغییر دهم . بینش ده تا تفاوت ایندو را دریابم . مرا فهم ده تا متوقع نباشم دنیا و مردم آن مطابق میل من رفتارکنند.
خدایا به من تلاش در شکست ، صبر درنومیدی ، رفتن بی همراه ، فداکاری در سکوت ، خدمت بی نان ، مناعت بی غرور ، عشق بی هوس و دوست داشتن بی آنکه دوست بداند روزی کن . . .
گفتم خدایا همنشینم باش
گفت : من مونس کسانی هستم که مرا یاد کنند !
گفتم چه آسان به دست می آیی ؟!
گفت: پس آسان از دستم نده !
خدایا
به هر که میوه سنگین عشق می دهی
شاخه وجودش را میشکنی
تو خود مرهم شاخه شکسته ما باش . . .
هزار مرتبه کردم فرار و دیدم باز
تو از کرم به من آغوش خویش کردی باز
به لطف و رحمت و عفو و کرامتت نازم
که می کشی تو ز عبد فراری خود ناز . . .
خداوندا
برای همسایه که نان مرا ربود ، نان
برای عزیزانی که قلب مرا شکستند ، مهربانی
برای کسانی که روح مرا آزردند ، بخشش
و برای خویشتن خویش ، آگاهی و عشق می طلبم . . .
خدایا
من بی تو دمی قرار نتوانم کرد
احسان ترا شمار نتوانم کرد
گر بر تن من زبان شود هر مویی
یک شکر تو از هزار نتوانم کرد . . .
خداوندا ، خداوندا
قرارم باش و یارم باش
جهان تاریکی محض است
می ترسم
کنارم باش
ما که از ترس خدا او را عبادت می کنیم / بر تعصب های خود یک عمر عادت می کنیم
هر نمازی با خودش تجدید بیعت کرده و / ساعتی دیگر به او راحت خیانت می کنیم
ما که مغروریم ازاینکه مسلمان زاده ایم / با طلبکاری ، تقاضای شفاعت می کنیم
چه زیباست هنگامی که در اوج نشاط و بی نیازی هستی دست به دعا برداری . . .
الله تویی و ز دلم آگاه تویی / درمانده منم دلیل هرراه تویی
گرمورچه ای دم زند اندر ته چاه / آگه زِ دَمِ مورچه و چاه تویی . . .
ای آنکه طلبکار خدائی ، به خودآ / از خود بطلب ، کز تو ، خدا نیست جدا
اول به خودآ ، چون به خودآئی، به خدا / اقرار نمایی ، به خدائی خدا . . .
خدایا مرا ببخش
بابت هر آنچه کردم و نباید
و هر آنچه نکردم و باید . . .
ســـپاس خدای را ، که نومید نیستم از رحمت او ،
تهیدسـت نیستم از نعمـت او ،
و نه مأیوس از مغفرت او ،
و سر نپیچیده از عبـادت او
خدایی که رحـمت او پیوسته اسـت
و نعمت او نا گسسته
یا رب گناه جمله جهان را به ما ببخش / ما را سپس به رحمت بی منتها ببخش
هر چند ما نه ایم سزاوار رحمتت / ما را بدانچه نیست سزاوار ما ببخش
آرامش چیست ؟
نگاه به گذشته و شکر خدا
نگاه به اینده و اعتماد به خدا
نگاه به اطراف و جستجوی خدا
نگاه به درون و دیدن خدا
لحظه هایت سر شار از بوی خدا . . .